زیست شناسی دوم دبیرستان آدمی ساخته افکار خویش است فردا همان خواهی شد که امروز بدان بیندیشی ستون مرکزی ساق از دو استخوان به نام های درشت نی یا تیبیا Tibia و نازک نی یا فیبولا Fibula تشکیل شده است. درشت نی همانطور که از نامش پیدا است استخوان بزرگتر ساق است و قسمت اعظم نیروهایی که به ساق وارد میشوند را تحمل میکند. نازک نی در کنار درشت نی قرار گرفته و هم در بالا یعنی نزدیک زانو و هم در پایین یعنی بالای مچ پا با استخوان درشت نی مفصل میشود.
تیبیااستخوان تیبیا یا درشت نی بعد از استخوان ران بزرگترین استخوان بدن است. این استخوان در بالا با ران، در پایین با استخوان تالوس یا قاپ و در خارج با فیبولا مفصل میشود. شکل استخوان تیبیا مانند یک ساعت شنی است. در بالا عرض و حجم آن زیاد است. به پایین که میاید نازک تر میشود و دوباره به انتهای پایینی که میرسد مجددا عرض آن زیاد میشود البته نه به اندازه بالا.
استخوان تیبیا در بالا یعنی جایی که مفصل زانو را تشکیل میدهد حجیم و بزرگ است. این قسمت از تیبیا از استخوان اسفنجی Cancellous bone درست شده و به دو ناحیه که به آنها کندیل های تیبیا میگویند تقسیم میشود. پس بالاترین قسمت تیبیا دو کندیل خارجی و داخلی دارد. سطح بالایی تیبیا یعنی جایی که با کندیل های ران مفصل میشود تقریبا مسطح بوده و به آن پلاتوی تیبیا Tibial plateau میگویند. قسمتی از سطح بالایی تیبیا که روی کندیل داخلی آن است را پلاتوی داخلی Medial plateau و قسمتی را که روی کندیل خارجی قرار دارد پلاتوی خارجی Lateral plateau میگویند. دو انتهای بالایی و پایینی تیبیا را مانند هر استخوان بلند دیگر متافیز Metaphysis و وسط آنرا دیافیز Diaphysis مینامند. قسمت وسط یا میانی استخوان تیبیا یا قسمت دیافیز آن از استخوان سفت و محکم کورتیکال Cortical bone درست شده و توخالی است. در داخل قسمت خالی میانی آن مغز استخوان قرار گرفته است. تیبیا در قسمت دیافیز مانند استخوان ران به شکل استوانه نیست بلکه به شکل یک منشور سه وجهی است و سطح مقطع مثلثی دارد. استخوان در این قسمت دو وجه خارجی و داخلی و یک وجه پشتی یا خلفی دارد. وجه خارجی آن نزدیک استخوان فیبولا است و توسط پرده بافتی به نام پرده بین استخوانی Interosseous membrane به فیبولا متصل میشود. در واقع اتصال تیبیا و فیبولا از طریق پرده بین استخوانی را نوعی مفصل میدانند که به آن سندسموز Syndesmosis میگویند. وجه داخلی استخوان تیبیا زیر پوست قرار داشته و توسط عضله پوشیده نشده است. درست زیر پوست قسمت داخلی ساق میتوان سفتی استخوان را لمس کرد. پایینترین قسمت استخوان تیبیا یعنی متافیز پایینی آن مجددا حجیم میشود ولی البته اندازه متافیز پایینی تیبیا از متافیز بالایی آن کوچکتر است. سطح زیرین متافیز پایینی استخوان تیبیا را که با استخوات تالوس مفصل میشود را پلافوند تیبیا Tibial plafond میگویند. متافیز پایینی تیبیا در قسمت داخلی یا مدیال کمی به سمت داخل تر و پایین تر برجسته شده و به آن قوزک داخلی یا مالئول داخلی Medial malleolus میگویند. قوزک داخلی هم زیر پوست قابل لمس است. سطح خارجی قوزک داخلی در کنار استخوان تالوس قرار گرفته و با آن مفصل میشود.
فیبولااستخوان فیبولا Fibula یا نازک نی استخوانی تقریبا هم طول تیبیا ولی نازک تر از آن است که در کنار تیبیا قرا رگرفته است. بالاترین و پایینترین قسمت فیبولا یعنی متافیز استخوان، حجیم تر از وسط آن است. متافیز بالایی فیبولا را سر استخوان فیبولا Fibular head مینامند. سر استخوان فیبولا در کنار کندیل خارجی استخوان تیبیا قرار گرفته و مفصل آرترودیال تیبیوفیبولار فوقانی Superior tibiofibular joint را میسازد. متافیز پایینی فیبولا در واقع قوزک خارجی Lateral malleolus را میسازد. قوزک خارجی و سر استخوان تیبیا هر دو در زیر پوست قابل لمس هستند. سطح داخلی قوزک خارجی با سطح خارجی استخوان تالوس مفصل میشود. کمی بالاتر از پلافوند تیبیا، استخوان فیبولا در یک فرورفتگی مقعر که در سطح خارجی استخوان تیبیا است قرار گرفته و مفصل تیبیوفیبولار تحتانی Inferior tibiofibular joint را میسازد که به آن سندسموز تیبیوفیبولار Tibiofibular syndesmosis خم میگویند.
مفصل مچ پا مفصل بسیار پایداری است که در محل اتصال ساق و پا قرار گرفته است و نیروهای فراوانی به آن وارد میشود بطوریکه در حین راه رفتن نیرویی برابر با 1.5 برابر وزن و در حین دویدن نیرویی برابر با 8 برابر وزن به این مفصل وارد میشود. مچ پا از کنار هم قرار گرفتن چهار استخوان تشکیل شده است. در بالا استخوان های درشت نی (تیبیا) و نازک نی (فیبولا) قرار گرفته اند و بین ایندو مفصلی در ناحیه مچ پا تشکیل شده که به آن مفصل تیبیوفیبولار تحتانی Inferior tibiofibular joint میگویند.
کنار هم قرار گرفتن تیبیا و فیبولا در ناحیه مچ پا یک سطح مقعر و فرورفته را درست میکند که در بالای آن سطح تحتانی استخوان تیبیا است (که به آن پلافوند Plafond میگویند) و در دو طرف آن قوزک های داخلی و خارجی قرار گرفته اند. در داخل این فرورفتگی استخوان تالوس Talus یا قاپ قرار گرفته است. کنار هم قرار گرفتن این سه استخوان مفصلی را میسازد که به آن مفصل تالوکرورال Talocrural یا مفصل انکل Ankle joint یا مورتیس Mortise میگویند. این مفصل بصورت لولایی است. مورتیس نام شکلی است که نجارها برای چفت کردن دو قطعه چوب در کنار یکدیگر بکار میبرند.
استخوان چهارمی که در ناحیه مچ پا قرار گرفته است استخوان پاشنه یا کالکانه Calcaneous bone است که در زیر استخوان تالوس قرار گرفته و مفصل بین ایندو را مفصل ساب تالار Subtalar joint میگویند. سطح زیرین استخوان پاشنه پایینترین استخوان بدن است که در حین راه رفتن به آن نیروی وزن وارد میشود.
سطح زیرین استخوان تیبیا و سطوح داخلی قوزک های داخلی و خارجی پوشیده از غضروف است. سطح بالایی استخوان تالوس هم از غضروف پوشیده شده است. سطح بالایی استخوان پاشنه و سطح زیرین استخوان تالوس هم از غضروف مفصلی پوشیده شده است. غضروف لایه بافتی سفید و لغزنده ایست که قوام لاستیکی دارد. این بافت موجب صاف و لغزنده شدن سطوحی از استخوان میشود که در کنار یکدیگر قرار گرفته و در کنار یکدیگر حرکت میکنند.
ران قسمتی از اندام تحتانی است که بین لگن و زانو قرار گرفته است. این قسمت از اندام تحتانی حاوی یک استخوان بلند در مرکز خود است که به آن استخوان ران یا فمور Femur میگویند. این استخوان بسیار قوی و محکم بوده و در بالا در تشکیل مفصل ران و در پایین در تشکیل مفصل زانو شرکت میکند.
در اطراف استخوان ران عضلات فراوانی قرار داشته و از بین عضلات عروق و اعصاب عبور میکنند. عضلات اطراف استخوان ران در سه دسته قرار دارند بطوریکه هر کدام از این دسته ها به توسط یک پرده بافتی به نان سپتوم Septum از دسته های دیگر جدا میشود. هر دسته را یک کمپارتمان Compartment هم میگویند و هر کمپارتمان عروق و اعصاب خود را دارد.
استخوان ران
استخوان ران یا فمور Femur بزرگترین و بلندترین استخوان بدن است. طول استخوان ران یک انسان بالغ حدودا نیم متر و قطر آن در وسط حدود یک اینچ است. این استخوان توانایی تحمل 30 برابر وزن انسان را دارد. استخوان ران سه قسمت دارد.
پلویس Pelvis یا لگن یک ساختمان حلقوی شکل است که در پایین تنه قرار گرفته و ارتباط اندامهای تحتانی را با تنه برقرار میکند. لگن از بالا به ستون فقرات و در پایین به استخوان های رانمفصل میشود. وظیفه لگن در واقع انتقال نیروهای وزن از تنه به هر دو اندام های تحتانی است. همچنین در موقع نشستن، نیروی وزن تنه مستقیما از طریق لگن به زمین وارد میشود. لگن همچنین حاوی ارگان های گوارشی و تولید مثل بوده و عروق و اعصاب مهمی از آن عبور کرده و از تنه به اندام تحتانی میروند.
هر استخوان بی نام خود از سه قسمت به نام های ایلیوم Ilium ، ایسکیوم Ischium و پوبیس Pubis تشکیل شده است. این سه قسمت در بچه ها در واقع سه استخوان جدا هستند که در کنار هم قرار گرفته و در بین آنها صفحه رشد قرار گرفته است. در زمان بلوغ این سه استخوان کاملا به یکدیگر میچسبند و یک استخوان بی نام را درست میکنند. استخوان پوبیس در جلو یا قدام قرار گرفته و از دو قسمت ( راموس فوقانی و راموس تحتانی) درست شده است. استخوان ایلیوم قسمت پشتی یا عقبی استخوان بی نام است و قسمت ایسکیوم در پایین استخوان بی نام است. در موقع نشستن، قسمتی که با زمین تماس دارد ایسکیوم است.
در قسمت پشت بین این دو، استخوانی مثلثی شکل به نام استخوان خاجی یا ساکروم Sacrum قرار گرفته است. استخوان ساکروم در واقع پنج مهره هستند که به یکدیگر چسبده و یک استخوان را درست کرده اند. در پایین ساکروم، استخوان دنبالچه به آن مفصل شده است. استخوان ساکروم از بالا به مهره پنجم کمری متصل میشود و یک دیسک بین مهره ای در بین آنها قرار دارد. استخوان ساکروم در دو طرف با قسمت ایلیاک استخوان بی نام مفصل میشود. به این دو مفصل، مفاصل ساکروایلیاک Sacroiliac joint میگویند. مفصل ساکروایلیاک از نوع آمفی آرترودیال بوده و حرکت بسیار کمی دارد.
همانطور که گفته شد قسمت های پوبیس استخوان های بی نام دو طرف در قسمت جلو به یکدیگر نزدیک شده و در بین آنها یک ساختمان غضروفی فیبری مانند منیسک زانو قرار میگیرد. کنار هم قرار گرفتن دو استخوان پوبیس و این غضروف را سمفیز پوبیس میگویند. سمفیز پوبیس در واقع مفصل بین دو استخوان پوبیس است . این مفصل از نوع آمفی آرترودیال بوده و حرکت بسیار کمی دارد. در ماههای آخر بارداری در خانم ها، غضروف سمفیز شل شده و دو استخوان پوبیس بیشتر از هم فاصله میگیرند تا حلقه لگن برای عبور بچه در حین زایمان گشادتر شود.
حفره استابولوم قسمتی از استخوان بی نام است که با نزدیک شدن به سر استخوان ران، مفصل ران را درست میکند. مفصل ران پلویس را به اندام تحتانی متصل میکند. حفره استابولوم دقیقا در محل اتصال سه قسمت ایلیوم، ایسکیوم و بوبیس استخوان بی نام قرار دارد.
ستون مهره ساختمانی است که از سر تا لگن امتداد دارد و تنه در اطراف آن شکل گرفته است. این ساختمان از استخوان ها، عضلات، و دیگر بافت ها تشکیل شده است.
مهره های ستون فقرات نسبت به هم حرکت میکنند و این حرکت در محل دیسک بین مهره ای و مفاصل بین زوائد مهره ای ایجاد میشود. بدین ترتیب ستون مهره ای میتواند به سمت جلو و عقب و طرفین انحنا پیدا کند.
ساعد Forearm قسمتی از اندام فوقانی Upper limb است که بین مفاصل آرنج Elbow و مچ دست Wrist قرار گرفته است. ساعد از دو استخوان رادیوس Radius (زند زبرین) و اولنا Ulna (زند زیرین) تشکیل شده است. این دو استخوان در کنار یکدیگر قرار گرفته و در سه ناحیه با یکدیگر مفصل میشوند که عبارتند از
مفصل رادیواولنار پرگزیمال Proximal radioulnar joint
این مفصل از قرار گرفتن سر استخوان رادیوس در سطح مقعر بالایی استخوان اولنا به نام رادیال ناچ بوجود میاید. لیگامان آنولر که دور سر استخوان رادیوس قرار گرفته است به جلو و عقب رادیال ناچ متصل شده و اسنخوان های رادیوس و اولنار را در این مفصل در کنار هم نگه میدارد.
مفصل رادیواولنار دیستال Distal radioulnar jointاین مفصل از قرار رفتن سر استخوان اولنا در سطح مقعر پایینی استخوان رادیوس به نام اولنار ناچ بوجود میاید. لیگامان رادیواولنار ولار در قدام این مفصل و لیگامان رادیواولنار دورسال در پشت این مفصل قرار گرفته و آن را پایدار میکنند.
پرده بین استخوانی یا مامبران اینتراوسئوس Interosseous membraneاین یک پرده بافتی پهن و نازک است که در بین استخوان های رادیوس و اولنا و در سه چهارم پایینی آنها قرار گرفته است. وظیفه این سه مفصل برقراری امکان چرخش استخوان رادیوس حول استخوان اولنا است.
مچ دست از کنار هم قرار گرفتن سطح مفصلی پایینی استخوان های رادیوس و اولنا ( زند زیرین و زبرین) از یک طرف و استخوان های کارپ از طرف دیگر درست شده و ساعد را به دست متصل میکند. این ناحیه از مفاصل بسیار زیادی تشکیل شده است که عبارتند از
مچ دست یا کارپ Carpus از کنار هم قرار گرفتن هشت استخوان درست شده است که به آنها استخوان های کارپ Carpal bones میگویند. استخوان های کارپ در دو ردیف قرار گرفته اند. ردیفی که نزدیک استخوان های ساعد هستند و به آنها ردیف بالایی یا پرگزیمال Proximal row میگویند و ردیفی که نزدیک به استخوان های کف دست قرار گرفته و به آن ردیف پایینی یا دیستال Distal row میگویند.
پنج استخوان کف دستی متناظر با پنج انگشت وجود دارد که به آنها متاکارپ Metacarp میگویند. استخوان های ردیف دیستال کارپ با استخوان های متاکارپ مفصل میشوند. در ردیف پرگزیمال چهار استخوانچه وجود دارد که بترتیب از طرف شست به طرف انگشت کوچک عبارتند از اسکافویید Scaphoid ، لونیت Lunate ، تری کتروم Triquetrum و پیزیفورم Pisiform . در ردیف دیستال هم چهار استخوانچه قرار دارد که بترتیب از طرف شست به طرف انگشت کوچک عبارتند از تراپزیوم Trapezium ، تراپزویید Trapezoid ، کاپیتیت Capitate و همیت Hamate . استخوان های کارپ طوری در کنار هم قرار گرفته اند که یک قوس را درست میکنند. تقعر این قوس به سمت قدام یا کف دستی است. استخوان رادیوس یا زند زبرین ( این استخوان در همان طرفی شست قرار دارد) در قسمت های پایین و نزدیک به مچ کلفت و پهن شده و بیشتر ردیف پرگزیمال استخوان های کارپ در واقع در کنار سطح مفصلی استخوان رادیوس قرار گرفته و با آن مفصل میشوند. استخوان اولنا یا زند زیرین ( این استخوان در همان طرف انگشت کوچک دست قرار دارد) در قسمت های پایین و نزدیک به مچ باریک میشود و فقط با تعداد اندکی از استخوان های کارپ مفصل میشود.
سطح کناری هر کدام از استخوان های کارپ ( به این استخوان ها استخوانچه هم میگویند) از غضروف پوشیده شده تا بتواند با استخوان کناری خود مفصل شود.
مفصل آرنج محل تلاقی سه استخوان است. در بالا استخوان بازو یا هومروس Humerus قرار دارد و در پایین دو استخوان ساعد در کنار آن قرار میگیرند. استخوان زند زبرین یا رادیوس Radius در قسمت خارج یعنی در طرفی که شست دست قرار گرفته است و استخوان زند زیرین یا اولنا Ulna در سمت داخل یعنی در طرفی که انگشت کوچک دست قرار گرفته است.
انتهای پایینی استخوان بازو در محل مفصل آرنج کاملاً حجیم شده و برجستگی پیدا میکند. میتوان این برجستگی انتهایی را به دو ناحیه کلی تقسیم کرد. قسمت خارجی این برجستگی را کندیل خارجی Lateral condyle و قسمت داخلی آن را کندیل داخلی Medial condyle میگویند. چسبیده به قسمت داخلی کندیل داخلی یک برجستگی دیگر وجود دارد که به آن اپی کندیل داخلی Medial epicondyle میگویند.
بین کندیل خارجی و داخلی، شکل استخوان تغییر کرده و به شکل یک قرقره درمیاید. این ساختمان را قرقره یا تروکلئا Troclea میگویند. سطح قدام و زیر و خلف قرقره پوشیده از غضروف مفصلی است و با قسمت بالایی استخوان زند زیرین یا اولنا مفصل میشود. قسمتی از استخوان اولنا که با تروکلئا مفصل میشود را فرورفتگی یا ناچ سمی لونار Semilunar notch میگویند. سطح جلویی و پایینی کندیل خارجی کمی برجستهتر بوده و پوشیده از غضروف است. این قسمت را کاپیتلوم Capitulum میگویند و با سر استخوان رادیوس مفصل میشود.
بالای کاپیتلوم در سمت جلو، یک فرورفتگی به نام حفره رادیال یا رادیال فوسا Radial fossa وجود دارد که وقتی مفصل آرنج کاملاً خم میشود سر استخوان رادیوس در آن قرار میگیرد. در بالای کاپیتلوم در سمت جلو یک فرورفتگی به نام کورونویید فوسا Coronoid fossa وجود دارد که وقتی مفصل آرنج کاملاً خم میشود زائده کورونویید Coronoid process در آن قرار میگیرد. در بالای تروکلئا در سمت پشت یک فرورفتگی عمیق به نام فوسای اولکرانون Olecranon fossa وجود دارد که وقتی آرنج کاملاً صاف میشود زائده اولکرانون Olecranon process در آن قرار میگیرد.
قسمت بالایی استخوان زند زیرین یا اولنا به شکل حرف F است. این شکل خاص فضایی موجب میشود تا یک نیم دایره استخوانی در بالاترین قسمت استخوان اولنا به وجود آید. این نیم دایره را ناچ سمی لونار یا ناچ تروکلئار میگویند. ناچ سمی لونار در کنار قرقره استخوان بازو قرار گرفته و یک مفصل لولایی به نام مفصل هومرواولنار Humeroulnar را درست میکند. سطح داخلی یا مقعر این نیم دایره پوشیده از غضروف مفصلی است. این نیم دایره دو لبه بالایی و پایینی دارد. لبه بالایی آن که بزرگتر است را اولکرانون Olecranon و زائده پایینی آنرا که در کورونویید Coronoid میگویند.
سمت بالایی استخوان زند بالایی یا رادیوس یک برجستگی دارد که به آن سر استخوان رادیوس میگویند. محل اتصال سر استخوان رادیوس به تنه آن را گردن رادیوس میگویند. سر استخوان رادیوس به شکل یک دیسک دایرهای بوده و پوشیده از غضروف مفصلی است. سطح بالایی این دیسک مقعر است. سطح مقعر سر استخوان رادیوس در کنار سطح محدب کاپیتلوم استخوان بازو قرار گرفته و مفصل هومرورادیال Humeroradial را درست میکند. در کناره خارجی نیم دایره سمی لونار یک فرورفتگی مقعر وجود دارد که سر دیسکی شکل استخوان رادیوس در کنار آن قرار گرفته و مفصل دیگری را به نام مفصل رادیواولنار بالایی Proximal radioulnar joint را درست میکند.
مفصل آرنج
با توضیحات داده شده به خوبی مشخص میشود که در ناحیه آرنج سه مفصل وجود دارد
مفصل هومرواولنار Humeroulnar
این مفصل در بین استخوان بازو و اولنا است. این مفصل که مهمترین و حجیم ترین قسمت آرنج است یک مفصل لولایی است و موجب میشود تا آرنج حرکتی به صورت خم و راست شدن داشته باشد. مفصل هومرواولنار در سمت داخلی آرنج یعنی سمتی است که انگشت کوچک دست قرار گرفته است. مفصل هومرورادیال Humeroradial
این مفصل در بین استخوان بازو و رادیوس است. این مفصل در سمت خارجی آرنج یعنی سمتی است که انگشت شست قرار گرفته است. این مفصل هم حرکات لولایی داشته و موجب میشود آرنج خم و باز شود و هم حرکات محوری یا Pivot دارد به این معنی که اجازه میدهد استخوان رادیوس حول محور طولی خود بچرخد. این چرخش اجازه میدهد تا ساعد حرکتهایی به نام سوپیناسیون Supination و پروناسیون Pronation داشته باشد. حرکت سوپیناسیون حرکتی است که وقتی فرد ایستاده و آرنج خود را 90 درجه خم کرده است کف دست به سمت آسمان یا سقف قرار میگیرد. در همین حالت اگر پشت دست به سمت آسمان یا سقف قرار گیرد به حرکت ایجاد شده پروناسیون میگویند.
مفصل رادیواولنار بالایی Proximal radioulnar joint
این مفصل در بین استخوان رادیوس و اولنا در سمت بالا است. استخوان رادیوس و اولنا دو استخوان بلند هستند که در ساعد در کنار هم قرار گرفته و در سه ناحیه بالا، وسط و پایین با هم مفصل میشوند. مفصل رادیواولنار بالایی موجب حرکات سوپیناسیون و پروناسیون ساعد میشوند. دست مهمترین ابزار حرکتی است که انسان به توسط آن میتواند محیط اطرافش را تغییر دهد. دست هم میتواند برای کارهایی که نیاز به نیروی زیادی دارند بکار رود (مانند گرفتن اشیاء سنگین و جابجا کردن آنها) و هم برای کارهای ظریف مانند خلق آثار هنری از آن استفاده میشود. نوک انگشتان انسان بیشترین و متراکم ترین پایانه های حسی را نسبت به دیگر مناطق بدن دارد و نوک انگشتان دست بیش از هر جای دیگر بدن انسان میتواند در موقعیت های دلخواه فضایی قرار گیرد.
دست قسمت انتهایی اندام فوقانی است و تشکیل شده از یک کفی پهن (کف دست Palm) و پنج انگشت Digit.
هر انگشت از سه بند تشکیل شده است. بند انتهایی یا دیستال Distal بندی است که ناخن بر روی آن قرار گرفته است. بند وسط را بند میدل Middle هم میگویند و بندی که به کف دست متصل میشود را بند پرگزیمال Proximal مینامند. شست از دو بند تشکیل شده و بند وسط ندارد.
ر انگشت دو تاندون خم کننده یا فلکسور Flexor دارد. یکی تاندون خم کننده عمقی است که به سطح ولار استخوان بند انتهایی انگشت متصل میشود و وظیفه آن خم کردن بند انتهایی روی بند وسط یا به زبان دیگر خم کردن مفصل اینترفالانژیال دیستال است. عضله این تاندون در ناحیه ساعد قرار گرفته است.
تاندون های اکستانسور یا بازکننده از پشت مچ دست و پشت متاکارپ ها عبور کرده و به انگشتان دست میرسند. هر انگشت یک تاندون اکستانسور دارد بجز شست، انگشت سبابه و گاهی انگشت کوچک که دو تاندون اکستانسور دارند. تاندون های اکستانسور انگشتان در حین عبور از سطح پشتی متاکارپ ها با یکدیگر اتصالاتی برقرار میکنند که در شکل بالا دیده میشود.
تاندون های فلکسور هر انگشت در حین عبور از روی استخوان، از زیر تونل هایی از بافت محکمی مانند رباط عبور میکنند. به این تونل ها پولی Pulley میگویند. وظیفه پولی ها اینست که تاندون های فلکسور را در نزدیک استخوان و مفصل نگه داشته و مانع از دور شدن آنها از استخوان و مفصل در هنگام خم شدن یا فلکشن انگشت میشوند. پولی های متعددی در سطح ولار یا قدامی هر اگشت وجود دارد که نامگذاری شده اند. در شکل بالا پولی های محکم به رنگ آبی و پولی های نازک تر به رنگ قرمز نشان داده شده اند.
تاندون های فلکسور یا خم کننده انگشتان در حین عبور از سطح قدامی انگشت در درون لایه ای از بافت سینوویال قرار گرفته اند که به آن تنوسینوویوم Tenosinovium میگویند. وظیفه این لایه سینوویال اینست که با ترشح مایع سینوویال موجب تسهیل حرکت تاندون در زیر پولی و بر روی استخوان میشوند.
صفحه قبل 1 صفحه بعد درباره وبلاگ با همراهی شما میتونه مکان اموزنده ای برای دیگران هم باشد و اطلاعات شما را به نمایش بزارد . منتظر عضویت شما هستم. آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان موضوعات ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]()
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |